سعید عبداللهی
حوادث سیاسی منطقه و جهان، ما را مدام به تاریخ ارجاع میدهند. اگر به تاریخ نرویم و برگردیم، در هرآنچه میبینیم و میخوانیم و میشنویم، غرق میشویم و گاهی در مقابل حجم جنایتها مغلوب و در شناختمان دچار تردید میشویم.
جهان ما در امر سیاست و اقتصاد، با آزمایش ایدئولوژیها و رهبران شناخته میشود. ما را از شناخت و درگیری با این جهان گریزی نیست. آثار و نتایج سیاست و اقتصاد، در سلولهای زندگی ما رسوخ کردهاند. چگونگیِ زندگی ما هم نتیجهی سیاست و اقتصاد است.
این جهان به ما میگوید بشریت تا وقتی به استقلال در اندیشه و اجتهاد در جهانبینی نرسیده باشد، ناگزیر از انتخاب دولتهاست. دولتها را رهبران تشکیل میدهند. رهبران هستند که باید مدام آزمایش صلاحیت و مدیریت و انسانیت پس بدهند.
میبینید که جهان ما فعلاً چنین آزمایشگاهیست، با تمام نتایج بیشتر بد و گاهی خوب آن.
از دورترین جا و زمان تاریخ که شروع کنیم، جابهجا میبینیم این رهبران بودهاند که سرنوشت ملتها را رقم زدهاند. پس هر دورهیی از تاریخ را باید زمانهی آزمایش رهبران معاصر آن دانست. [و البته مردمانی که رهبران را انتخاب میکنند.]
با این نگرش، فوریتر و واجبتر از همیشه به ضرورت جهانیِ دخالت در سرنوشت خویش و جامعهی خود فراخوانده میشویم؛ وگرنه دیکتاتورها کماکان با داسهایشان، سرنوشت مردمان را درو میکنند؛ اگرچه این عرصه، آزمایشگاه رهبران ایدئولوژیک و سیاسی و اقتصادی باشد.
خاورمیانهی ما هماکنون عرصهی چنین آزمایشی شده است.
تا وقتی نظارهگر و تماشاچی و بیتفاوت باشیم، این دیکتاتورها و معاملهگران با آنها و سودجویان جنایتگریهایند که بهجایمان و برایمان تصمیم میگیرند. البته آنها در یک روند تکراری در تاریخ، آزمایش خود را پس میدهند، ولی ما هم برگهی امتحان خودمان را در زمانهمان پر میکنیم. این یک روند دیالکتیکی است که هنوز به سرانجام نهایی خود نرسیده است. این مسابقهیی است که فعلاً رهبران در قاطعیت تصمیمگیری و اجرایی کردنش جلوتر از شاهدان و قربانیان هستند؛ اگرچه تلخی، داغ، رنج و مرارتاش نصیب ناظران بیقدرت میشود.
قرنهای غریبیست نازنین!
۲۸ مهر ۱۴۰۳